سوگلی
بی مثال اندرصفا درشهرتهران سوگلی
نی درشهرتهران بل درکل ایران سوگلی
حلقه زلفت به عهدی بسته شدبرپای دل
پانهادی بردل و برعهد وپیمان سوگلی
لحظه های انتظارسخت وجانکاه آمد مرا
زانکه رفتم زکویت باچشم گریان سوگلی
درفراقت می سوزم چوشمع ومی نالم چونی
تا نهادی بر دل مرا داغ هجران سوگلی