چرخ زندگی هی بالا و پائین می شود

گهی بخت یار آن و گهی با این می شود

 

آن سوارست با زین زرین بر اسب مراد

وین لنگان مرکبش بی پالان و زین می شود

 

آنکه بالاست فخر هر محفل و مجلس می شود

این  یکی  بیگانه  با  آداب  و آئین می شود

 

بیخرد آنکه  دل بند د خوشی  را  بر بقا

به آنی شیرین لحظه ها زهرآگین می شود

 

تغییر حال  زندگی  رسم  روزگارست

کلبه تاریک به صد چراغ آذین می شود

 

هر کسی  دیده  باشد هر دو روی سکه  را

نه مغرور از آن و نه غمگین ازین می شود

 

گر  از  روی حقیقت  انداخته  باشی  نظر

اوراق تاریخ مایهءعبرت و تسکین می شود

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد